به نام خدا
سالهاست که این تفکر ذهن مرا مشغول کرده بود ((ایران زمانی از قوی ترین کشورهای جهان بود چرا و چگونه اینقدر عقب ماند))
در رابطه با این مسئله جوابهای مختلفی پیدا کرده ولی هنوز نتوانستم خود را قانع کنم.
حال می خواهم بخشی از دانش های خود را در این زمینه عرضه کنم
مشتاق نظرات شما
در کتب تاریخی از عظمت ایران زیاد خوانده ام و هر وقت به سیر کوچک شدن ایران می رسیدم نوعی غم در سینه ام جای میگرفت و ای کاشهای من شروع می شد تا این که به فکر افتادم تا دلایل آن را بفهمم
وقتی به ایران از دور نگاه می کنیم از دیر باز نوعی سلطه شاهانه همیشه بر سر این مرزو بوم سایه افکنده بود که شاید در ابتدای امر این موضوع کمی غیر عاقلانه به نظر می رسد اما وقتی از درون زمانه به این زمانها می نگریم چیزهایی را می بینیم تا این نوع حکومت را توجیه کند.
زندگی در ایران کاملا مستقل و نوع معاش اکثرا از دامپروری و در مواردی کشاورزی بود والبته در مسیر کاروانهای تجاری قرار گرفتن ایران توانسته بود در پیشرفت ایران و اطلاع از آخرین دستاورد های جهان را باعث شود . در وجه دیگر قضیه ، نگاه به خود و تولید اعم از مادی و معنوی با توجه به شرایط داخل صورت می گرفت و عموم مردم به دلیل ویژگی خاص قومی در ایران تابعیت تقریبا بی چون و چرا از بزرگان توانسته بود حرکت تمام مردم ایران را به یک سمت سوق دهد و پیشرفتها همگی درون زا و مطابق با زمانه و شرایط خود بود حتی علوم هم از لین قاعده مستثنی نبود. ولی این سیر هر از گاهی دچار فترتی می شد که ساختارهای این کشور را برای مدتی ضعیف می کرد و در اغلب موارد مسئله اصلی مسئله تغییر قدرت بود .
همه قبایل برای کسب قدرت اقدام می کردند و آن که قوی تر بود و هوشمندی بیشتری را به خرج می داد پیروز ماجرا می شد. اما از زمانی این ماجرای نوعی دیگر اتفاق افتاد و تمام بحث ما از این جا شروع می شود.
امیر عیوضی سعی می کنم تا آنچه درست می پندارم بنویسم و همیشه به دنبال حقیقتی هستم که مرا به سوی بهترین مسیر هدایت کند و تا به حال بهترین مسیر زندگی ام را در حمایت همه جانبه از ولایت فقیه و رهبری مقام معظم رهبری آیت الله العظمی خامنه (مدظله) نایب امام زمان (عج) دیده ام |